خوندنی ها
آن روز صبح یک دسته صورتحساب تازه رسیده بود . نامه شرکت بیمه ، از لغو شدن قرارداد هایشان خبر می داد. زن آه کشید و با نگرانی از جا برخاست تا شوهرش را در جریان بگذارد. آشپزخانه بوی گاز می داد. روی میز کار شوهرش نامه ای پیدار کرد . «...پول بیمه عمر من برای زندگی تو و بچه ها کافی خواهد بود...» نوشته Monica Ware
نوشته شده در چهارشنبه 90/5/5ساعت
10:17 صبح توسط rojhin نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |