جناب آرش که کامنت خصوصی گذاشتین.وبلاگتون باز نمیشه برادر من!!!!!!!!!!! زبانم قاصر شده اما تو نگاه مرا میفهمی به چشمانم خیره شو و عمق حرف هایم را اندازه بگیر چشمانم همه چیز را می گویند نیازی نیست با واژه های مبهم گنگت کنم.... روژین سلام به همه ی شما دوستای مهربونم. به شما که منو تنها نزاشتین ... و میتونم به جرات بگم دوستیتون رو ثابت کردین... نمیدونم باید چطوری این لطفتون رو جبران کنم...... بعد از کلی استرس و دلهره بالاخره خبر خوبی بهم رسید و من این خبر خوب رو مدیون شما هستم. باورتون نمیشه که تو این مدت چه کسایی چه کارایی برام کردن... جالب ترینش این بود که یکی از دوستام رفت حرم امام رضا و برام دعا کرد... مهربونی های وصف نشدنی ازتون دیدم که محاله فراموش کنم. خیلی دوست داشتم از تک تکتون تشکز کنم اما میترسم اسمی رو جا بندازم از همتوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون ممنون این گل بالا هم تقدیم به وجود نازنین شما چرا ایرانیا نمی تونن درس بخونن؟ پادشاهی یک جایزه بزرگ برای هنرمندانی که بتوانند به بهترین شکل، آرامش
در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این
ترتیب 313 روز باقی میماند.
حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرما یهو مطالعه ی
دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین263 روز دیگرباقیمیماند.
در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” 122 روز میشود.
بنابراین 141 روز باقی میماند.
اما سلامتی جسم و روح روزانه 1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا” 15 روز
میشود. پس 126 در روز باقی میماند.
طبیعتا” 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود.
پس 96 روز باقی میماند.
1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چراکه
انسان موجودی اجتماعی است. این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی میماند.
روزهای امتحان 35 روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.
تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.
در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید. پس 6 روز باقی میماند.
در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است
سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.
1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟
را به تصویر بکشند، درنظر گرفت. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر
فرستادند که این تابلوها شامل: تصاویری از جنگل به هنگام غروب، رودهای
آرام، کودکانی که در خاک میدویدند ، رنگین کمان در آسمان، و قطرات شبنم
بر گلبرگ گل سرخ بودند. پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد، اما فقط دو
اثر را انتخاب کرد؛ اولی: تصویر دریاچهی آرامی بود که کوههای عظیم و
آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود و در جای جایش میشد ابرهای کوچک و
سفید را دید، و در گوشهی چپ دریاچه، خانهی کوچکی قرار داشت که پنجرهاش
باز بود، دود از دودکش آن بر میخواست که نشان میداد در ان مکان و شام
گرمی آماده است.
تصویر دوم؛ کوهها را نمایش میداد. اما ناهموار با قلههای تیز و
دندانهای شکل. آسمان بالای کوهها به طور بیرحمانهای تاریک بود و
ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود. این تابلو با تابلوهای
دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت. اما وقتی با دقت
تابلو دیده میشد در بریدگی صخرهای شوم، جوجه پرندهای در میان غرش
وحشیانهی طوفان آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمع و اعلام کرد که برندهی جایزهی بهترین تصویر
آرامش، تابلو دوم است و بعد این گونه توضیح داد: صلح یا آرامش آن چیزی
نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل و بدون کار سخت یافت میشود بلکه
چیزی است که میگذارد در میان شرایط سخت، آرامش در قلب ما حفظ شود؛ این
تنها معنای حقیقی صلح یاآرامش است.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |