نوجوون - جوون – جونی –جونا - جوون مرگ این دسته از وازه ها وقتی به گوش ما میرسه انرژی خاصی رو توی تک تک سلول های بدنمون میتونیم حس کنیم .البته بجز واژه ی اخر که یه کلمه یه مرکب و تشکیل شده از جوون+ مرگ و معمولا ما اینجور وازه ها رو روی اعلامیه ها میبینیم(به قول مامان باباها :دور از جون شما ها) و میتونم بگم واسه چند لحظه دلمون میگیره و تو فکر اون میریم.من خودم اسم اون مرحوم رو چند بار تکرار میکنم. بگذریم.... اومدم بگم که چرا نوجوون ها وجوون ها جوون مرگ میشن! حتما دارید با خودتون میگید : (دیگه مردن هم توضیح داره ؟! خب تو جوونی میمیرن و بهشون میگن جوون مرگ و...و...و....)از این نوع تفسیر ها دیگه. اما نه من میخوام جوون مرگ رو یه طور دیگه , یه جور دیگه بگم . مرگ بدون ایستادن قلب, بدون از کار افتادن تموم سلول ها ی بدن بون....بدون......بدون.... چرا همه فکر میکنن که باید بار و بندیلتو ببندی و بری اون دنیا تا بهت بگن مردی؟! اتفاقا اونا تو اون دنیا زندن و بر اساس اعمال و رفتارشون توی این دنیا میتونن زندگی خوب یا بدی داشته باشن. زندگی خیلی از جوونا تو این دنیا بد تر و غیر قابل تحمل تر از زندگی جووناییه که تو برزخ هستن. توی فرهنگ فارسی عمید جوان و جوان مرگ رو این طوری معنی کرده. جوان مرگ _ص.مر.(ج.ن.م)کسی که در جوانی مرده باشد. جوانی_ا.مص(ج.ن)جوان بودن,مقابل پیری « نگا .جوان» حالا اگه قرار بود معنی کردن این واژه رو به دست من میدادند (مختصر و مفید)این جوری معنی میکردم: جوان مرگ_ هدر دادن دوران جوانی یک فرد به دست خود فرد یا اطرافیانش. نمیخوام عین پدر بزرگا و مادر بزرگا که نصیحت میکنن(بین خودمو ن باشه بعضی از نصیحتا شون خیلی به درد میخوره وبقیش به دلیل گذر زمان بدون استفادس) و ما جوونا بدمون مییاد نصیحت کنم ولی این یه حقیقته که هی کدوم از ما بهتر از مادر .پدر. مادربزرگامون .پدربزرگامون .دایی خاله.عمه .عمو و..... میدونیم . مثلا چند تا از (با عرض معذرت) دیوونه بازی هامون 1)میشینیم یه گوشه و اسم خودمون رو میزاریم افسرده که چی؟!... خودتون بهتر میدونید. 2)نداشتن چیزایی که بقیه دارن و ما نداریم رو بهونه ی درس خوندن میکنیم و... اینم خودتون بقیشو بهتر میدونید. 3)یا پسر ها وقتی بزرگ تر میشن به خاطر خوش گذرونی خودشون نداشتن ماشین و خونه و ... رو بهونه ی زن نگرفتن میزارن.(مادر و پدر بیچارشون هم در آرزوی دیدن اونا در لباس دامادی) 4)یا دختر ها از 24 ساعت شبانه روز 25 ساعتشون رو جلو آینه میگذرونن. 5)خیلی چیز ها ی دیگه که خودمون بهتر میدونیم و من اینجا به خاطر اینکه لو نریم میذارم بین خودمون بمونه و نمینویسم. اینا تلف کردن به دست خودمونه یه طومار هم هست که به دست اطرافیانمونه و به دو دلیل نمینویسم. 1) (دلیل مهم تر)داغ دلمون تازه میشه 2) خیلی طولانیه و وقت من و شما رو میگیره(حالا انگار این وقتمونو نگیره میخوایم چی کار کنیم)
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |